رفتم وضو گرفتم میخواستم نماز بخونم قبلش جلو آینه داشتم با خودم حرف میزدم بعد که چادر برداشتم اومدم سرم کنم دقیقا همون جا که تو فیلم قبل بود حالا گوشی بیاد دستم عکساشو میزارم تا آخر امشب بیاین ببینین

ها بعد داشتم میگفتم دیدم یه صدای خرت خرتی اومد نگا کردم اوفففففففففففففففففففففففففففففففففففففف

ببین یه سوسک بود اندازه اسب

حالا من دنبال مگس کشم این مگس کش کثافتمون تو لحاظ تنهایی من با سوسک هیچ وقت نیست خاک تو سرش بلند بگو خاک تو سرش

حالا من

- خدایا دگه فامیلو نمی ترسونم سر به سر کسی نمیزارم ......

همینجوری ور ور میکردم دنبال مگس کشم بودم بعد اون وسطا میگفت سوسسسسک میدوییدم ببین کجا رفت میدیدم نه همونجاس دیدم نه پیدا نمیشه

زنگ زدم به پدر عزیز

- الو بابا بیا خونه

بابا - براچی؟

- یه سوسک اومده خیلی بزرگه بیا بکشش

بابا - اوووو برو مگس کش بردار بزن تو کلش بمیره

- مرسی واقعا مثلا امروز روز دختره ها من باید سوسک بکشم

بابا - برو فک کنم مگس کش جا آینه باشه ظهر دیدم

- دستت درد نکنه کور بودم ندیدم

رفتم دم آینه دیدم نیست بعد دیدم عه جای بخاریه اونشب بابا نبود میخواستیم با مامان سوسک بکشیم دوتامون کمین کرده بودیم مامانم نمیذاشت بکشم میگفت میخوام بگیرمش بندازم بیرون کثیف میشه سرامیکا

این از اتاق من قشننننگ بازدید کرد یکم نگاش کردم چه لنگای بلندی انقدم تمیییز و خوشتیپ از بس مهرش به ذلم نشست نتونستم بوکوشمش

این از اتاق رسید به آشپزخونه تمام پشتی هارو جز دوتای آخری انداخته بودم رو پشتی ها میرفتم ردشو بگیرم دیگه دیدم مقاومت میکنه یه موقعیتی گرفته بود نمی تونستم بعدشم با ضربه های من که میگین نصفه کشه گفتم الان بزنم فلج میشه زنگ زدم مجدد به پدرحواسم پرت شد

اومدم نزدیک پشتی که دوتاروهم بندازم دیدم کلشو کرد بیرون

سوسک-دالی نرگس

قشنگ چند متر پرت شدم عقب

- ببین نرگس خونسردیتو حفظ چیزی نیست تو از کوچیکتراشم کشتی این که چیزی نیست ( اشاره به فیلم قتل پستای پیش) ببین اینجوری محکم میزنی تو سرش بمیره

میریم برای عملیات

- ببین اخوی یه زاویه بگیر من بزنم بمیری تو الان یجوری هستی من نمیتونم

بابا - چیشده؟کو؟کجاس؟

مگس کش انداختم

- انا انا اونجاست

بابا - کو ؟

- اناش دیگه اونجا

من رفتم سمت اتاق و بابام دوماد آیندشو کششششت به همین سادگی

گلچین روزگار بسی بسیار خوشگل پسند بود

و ضربه دوم مهر سوسک را از دلم رهاند و مملو از شادیییییی

هعی خدا این سوسکم به اجتماع مقتولین نرگس پیوست

خوشبختی از این بالاتر نیست که تو روزت سوسک ببینی و بخوای بکشی

لوس نیستم میکشم فقط عاشق شودم که به درک واصل شد

یه پیوند بزند ماجراهای منو سوسکام

شب بیاین محل قتلو باهم کارشناسی کنیم

همونجا که کنار پشتیه وسطیه به قتل رسید 🙄💔