😍my dear life😍

۱۸ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

💔💔💔💔

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

💔فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست؟💔

💔شمع میپرسد ز پروانه گل نرگس کجاست؟💔

💔در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا💔

💔 تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست💔

🖤شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد🖤

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Narges Banoo

چطورین ؟ 🥰

سلاااااام حالتون چطوره؟😍😍😍

امتحانو دادم تموم شد 😐 خوب بود 😂😂یعنی تا از هر درس پنج تا سوال حل کردم ریاضی دوتا منطق هیچیییی جامعه و اقتصاد یکی دو سه اینا 🤣🤣🤣🤣

تا لحظه آخر میخوندم ولی فنون اصلا نخوندم ولی خوب بود گند نزدم😂😂😂😂

بیاین منو دلداری بدین انقدر خوشالم 😆😆

فردا کلاسه همیشه در حال فراگیریه علمم 😄شاید بریم حرم فردا 💕

مادرجون و بابابزرگمم اومدن اینجا خونه مان 

این سه تای بالایی چشمو گرفته اون ستاره حالا نه ولی این دوتایه کناریش قشنگه نه ؟😍

 

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Narges Banoo

به دعای شما نیازمندیم🙂🙂❤

فردا آزمون پیشرفت تحصیلی🤧🤧 

خیلی از  کتابارو نخوندم هنوز🥵🥵🥵

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Narges Banoo

دوشنبه های مدرسه ما = فاجعه💣💣💣💥💥

وارد مدرسه شدم امروز گرم تر از دیروز بود با الناز و باران و سوگل حرف میزدیم از تمام فامیل 😂😂😂

تفکر داشتیم دبیرش اوند سرکلاس گفت کارای عملیتونو بیارین نمایشگاه خودشم رفت دیگه دبیرم که نباشه کلاس رو هواس 😂😂😂

گف یه خلاصه از درس بدین زود نوشتیم نشستیم تاریخ خوندیم یعنی منو سوگل که کنار همیم حالا این بلند بلند میخوند اصن اعصابم میریخت بهم 

_ اینو میبینی ؟

سوگل _ خب !

_ نزنم تو دهنت یواش بخون 

سوگل _ وه وه وه 🤓🤓

زنگ که خورد همه رفتن کارگاه تاریخ هرچی اصرار کردیم قبول نکرد امتحانشو گرفت

الناز _ این چیه ؟‌

_ کهن

الناز _ دستتو ببر اونور 

_ وایستا بنویسم 

الناز _ این چی بود ؟ 

_ تسفلد 

سوال شش گیر کرده بودیم یه نگاه به دور کلاس انداختم دیدم عههه روبروم تابلو های بزرگ زدن رو شاسی تمام دوره های تاریخی 

_ خانوم اینا به ترتیب دیگه 😂😂😂

خانوم _ کدوما ؟ ...عا🤣🤣🤣 عجب بچه های شیطونی هستین شما

کلاسمون میخندیدن منم گفتم بچه میخونم بنویسین 

خانوم _ عه عه عه یواشکی بنویسین من نفهمم 😂😂😂

تا آخر امتحان نگاه بچه ها روی اونا بود 😆😆😆😆

زنگ ورزش دبیر نداشتیم بچه ها تو حیاط و کلاس پخش بودن 

یکی گوشیشو درآورد چالش و عکس و فیلم گرفتن مقنعه ها جلو عینکا روش 😎😎😎

من طراح صحنه بودم با مهوش پریوش و دستم باران گرفتن ته خنده بود 😂😂😂😂

نشستیم دورهم کلیپارو دیدیم یهو...😱😱😱😱

مدیر دم در وایستاده بود 

مدیر _ مگه پس فردا سنجش ندارین شما؟ 

ملی _ چرا خانوم عاطفه داره باهامون کار میکنه 

مدیر _ این شماره کیه رو تخته ؟ 

ملی _ شماره منه گذاشتم بچه بنویسن پیام بدن عضوشون کنم تو گروه 

مدیر _ گروه چی ؟

ملی _ گروه بچه خودمونیم 

_ ملی جان متوجه شدین نمودار ایکس ها عمودی وای ها افقی 😄😄😄

ملی _ بله بله کامل متوجه شدم😂😂😂

مدیر که رفت باز دوباره زنگ بعد ریاضی داشتیم 

نرگس_ خانوم آش نمیدن ؟‌

باز دوباره 

نرگس _ خانوم بو آش میاد 

اون ته نشسته بود مارو دیوونه کرد آش آش آش 😂😂😂

دیگه دبیر دید تابع و آش باهم قاطی کردیم رفت ببینه آشا حاضره یا نه که بچه بعد چند دیقه رفتن بیرون آشم گرفتیم رفتیم 

امروز جلسه اولیا و مربیانه قراره کارنامه بدن🥵🥵🤧 ریاضی هممون افتادیم😂😂😂😂

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

تیغ بدجنس 😆

سلام 

زدم خودمو ناقص کردم این انگشت وسطیم با کناریش اشاره نه همین دوتایه وسط 

شنبه بود که سرکلاس فنون یه یازدهمی اومد گفت من برم پیش مدیر 😱😱

رفتم گفتن این کاردستی تفکر تیغ داره برش دار خطرناکه منم آوردم کلاس تیغشو برداشتم گذاشتم سرجاش 

امروز دوباره زنگ تفریح صدام زدن که بیا دفتر امروز آزمون صحیفه سجادیه بوده و همین امروز فایلشو برامون فرستادن 😐😐

واقعا که ...باید امروز میفرستادن نوچ نوچ نوچ 😑😕

باز دوباره زنگ آخر صدام زدن مثه اینکه مامانم اومده دنبالم رفتم میگم چیکارم داشتین میگن هیچی الکی بچه ها صدات زدن رفتم بیرون دیدم مامانم داره دنبالم میگرده 

مامان _ همرو خوش آمد کردی ؟ بی احترامی به معلما نشه 😠😅😅

_ صدام زدن خب 🤐

مامان با دوست بابا اومده بود آقارضا نصفه های راه کنار پاساژ فردوسی پیاده شد منم آقا رضا رسوندم خونه 

کلاس ریاضی داشتیم رفتم برای یگانم جا گرفتم داشتم صحیفم میخوندم 

یگان _ چی میخونی ؟ 

_ صحیفه 

یگان _ تاریخ خوندی؟

_ نه خواب بودم تا الان 

دبیر اومد درس داد یذره سخت بود ولی گذشت یاد میگیرم بلاخره 

با مامان برگشتیم خونه تو راه کلی حرف زدیم ( همیشه همینجوریه تمام مسائل روزو تعریف میکنیم😂😂)

به خونه رسیدیم

مامان_ کلید داری ؟ 

_ نه بزار ببینم 

دستمو بردم ببینم کلید هست یا نه بخیر گذشت چیز تیزی به سر انگشتم خورد یه تیکه ای از ناخنم زد سوخت مامانم کلید خودشو درآورد درو باز کرد دستمال گذاشته بودم روش 

رفتم دستمو بشورم که دیدم دستمال عین قلب خونی درست شده 😂😂😂♥️

دستمو شستم پیچیدم الانم با همین دست چلاقم براتون شرح حال نوشتم 

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

جمعه خونمون 💛

امروز ساعت یازده از خواب پاشدم حالا بابام 

بابا _ پاشو ... پاشو نرگس پاشو وخی ........😁😁😁

جمعه پیش بابا بیدارم کرد با خودم گفتم امروز پتجشنبس چرا بابا هفت صبح منو بیدار میکنه یادم اومد عههههه شنبس 😂😂😂

خلاصه مادرجان آش درست میکنه پدر عزیز هم در تهبه پفیلا با شکست مواجه شد😅 و قابلمه ها سیاه شد مامان همرو ریخت بیرون 😂😂😂

هر رشته که مامان میریخت تو آش صلوات بلند میفرستاد ماعم میفرستادم به نیت 

تعجیل در ظهور مولا صلوات بفرست😍😍😍💚💚

مامان از انبار دوتا کتاب کمک درسی برای نیما آورد عکسش فرستادم براش

نیما _  اینا چیه ؟

_ عسک عشقم 😂😂😂

نیما _ بی تربیت 😂😂

_ دوسش دری ؟ 

جوابم نداد دیگه 

نماز خوندم مامانم میگه روی مهر یچی بنداز چون اجنه میان صورتشون فک کنم به تربت امام حسین ( ع)میزنن نشستم چندتا تست دینی زدم

مامان داشت به تیپ بابا گیر میداد 

مامان _ همه برادرات عوض شدن شوهرمن عوض نشد😄😄

بابا _ میخوای شوهرتو عوض کن 😂😂

مامان _ نهههه😄

محاوره خوبی دارن باهم اصن عشق موج میزنه 😍😍😍😅

بچه ها یه سوال بپرسم 

شما پرتقال ترش و نارنگی کوچیک دوست دارین ؟ 

یا شیرین باشه ؟ 

من ترش دوست دارم ولی همیشه شیرینا گیر من میافته 

پری روز یکی اوند برای کابینتامون نوید همچین سوال میکرد ازش احساس میکردم کهنه کار در زمینه کابینته آخرشم که آقاهه رفت 

نوید _ دره گرون مدهههه بابا مو قیمتاشه دروم 😆

‌الانم رنگای کابینت آورده بابا ببینه کارشم عوض کرد رفت پیش همشهریمون 😂😂😂

جمعه داره خوب میره واییییییی آش داریم😍😍😍

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Narges Banoo

دلی نوشتم تا بماند بر صفحه دلم 💔

دلم گرفته بود از یه اتفاق ... هرچند کوچیک ولی خب دله دیگه چیکارش کنم 

کلاس ساعت دو نیم بود و من پنج ونیم رفتم قبلنا زنگ میزدن چرا نیومدی ولی دیگه نمیزنن 

حتی همون موقع هم نگفت تموم شده از این منشیا آدم سر به بیابون بزاره اون خانوم اولی خیلی خوب بود 

میخوام درس بخونم قسمت نمیشه کتابو باز کردم دیگه خسته شدم چرا نباید نمره کامل بگیرم 

چرا بعضی معلما انقدر بی اعصابن 

واقعا گذاشتن ۱۵ بجای ۲۰ درست من دوبار امتحان دادم بارها کفتم ولی عوضش نکرده میگف دخترم ماشینو لازم داره باید بهش برسونم... نمره من کمتر از یک دیقه کار داشت 

اتقدر بازی با همه چیز راحته انقدر رنجوندن سادس 

انقدر آدما بی اهمیت شدن برای همدیگه 

نمره ارزشی نداشت ولی برخوردش چرا 

وقتی یکی داره بال بال میزنه و بی توجه بری 

تو اون یه دیقه ....

ولش کنین از کلاس برگشتم از خودمم ناراحت بودم ولی خب از کلاسم بودم آخه دو نیم چه وقتیه 

نماز عشامو خوندم با گریه با دعا میکردم زودتر برم 

نه رفتن الکی نه از اونایی که قشنگه از اونایی که بری هم فراموش نمیشی از اونایی که میخرنت از اونایی لیاقت میخواد 

بقول شهید حججی : یه جور شهید شو که همه آرزوشو دارن 

زیارت عاشورا خوندم به اباعبدالله رسیدم با سالارشهیدا حرف زدم گفتم اگه پرونده پاکه ضامنم بشه برم 

تو یه سینمایی دیدم پسره به باباش گفت : بابا میخوام برم یه جای باکلاس مثلا پیش خدا که اون بالاس 

من جز خدا یار موتدگاری ندارم اون که ترکم نمیکنه منم که هرازگاهی سیمام قاطی میشه 

خیلی دوست دارم یار موتدگارم 

میدونم صدامو شنیدی گریه هامو دیدی صدای قلب ترک خوردمو فهمیدی

الان آرومم اومدم طبقه پایین مامانم انقدر غرغر کرد که پناه آوردم به پایین تا آروم شم تا خودم باشم خودت 

برای دوستم دعا کردم همون که تو آی سی یو عه 

ای کاش شهید بشم 

میشه برام دعا کنین شهید شم؟ 

به خدا هم گفتم حالا بنده شم برام دعا کنه 

شهید شدن خیلی قشنگه 

❣ شهید بشی با اولین قطره گناهات از بین میره 

❣شهید بشی عطرهای خوش برات میارن 

❣شهید بشی مقامت خیلی بالاست هرجای بخای میری 

❣شهید بشی میتونی بعد از پاکان و پیامبران شفاعت کنی 

❣شهید بشی دیگه بازخواست نمیشی 

❣شهید بشی میری پیش خدا میری ملاقاتش 

مثله یه زندانی که بعد چندسال میگن ملاقاتی داری 

ولی فرقش اینه که میدونی قراره بری پیش کی 

میخوام مثه شهید حججی هم شهید شم هم دوباره بیام در رکاب ولی عصر باشم 🥲

 

برام دعا کنین روسفید بشم 🤍

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

🖤🖤🖤🖤

از برم رفتی و اندیشه نکردی که مرا

بعد فقدان نبی، رکن دگر می شکند

جان به قربان تو و سینه سپر کردن تو

صبر کردی و نگفتی که سپر می شکند

 

مادر دو بخش است: «ما» و «در»… و قصه یتیمی «ما» از کنار «در» شروع شد.

فرا رسیدن ایام فاطمیه بر همه مسلمانان تسلیت باد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
Narges Banoo

آرتین جان💫🌝

داشتم تلوزیون میدیدم چندتا پسر بچه بودند اول بعدش یهو آرتین اومد 🥲

تولدش برادرش بود میدونین چی آرزو کرد ؟ 🥺

مادر پدرم زنده باشن 😢

بارها درخواست کرد شمع روشن بشه و همچنان همون آرزو😢

خدا لعنت کسیو که مسبب این اتفاق بود 😭

خیلی سخته تو یه حادثه سه نفر از عزیزترین هاتو از دست بدی 😣

آرتین جان مثله برادر کوچیکم دوست دارم ❤❤❤

تولدت مبارک آرشام جان 💜🥳💜🥳

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Narges Banoo

شفای بیمارا صلوات💚

یکی از دوستانم مثه خواهر خوده من میمونه نزدیک به دوماهه تو آی سی یو هست 😢

حضوری پیشم نیست یه شهر دیگن 🥺

براش دعا کنین خودم ختم صلوات برداشتم با توکل به خدا ببینیم چی میشه 🙂🤲

انشاالله که میاد دوباره یه زندگی نو رو شروع میکنه 🙂🤝

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Narges Banoo

🔮🔮🔮

این عکسو تو یه گروه ( در مورد درمان زوج ها بود 😂😂من عضو نشده بودما خودش بالا اومده بود😅 ) دیدم قشنگ بود 

 

یه آرامشی داره ✨🔮🌝

 

 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Narges Banoo

بیکاری اند شاعری

وقتی نرگس بیکار میشه شاعر میشه 😂😂😂 شعرایی که بنظرم قشنگ بوده نوشتم

بعضیاش از همکلاسیام شنیدم مثلا دلم را آهنین کردم...

خودمم شاعرما 😁

دست فردوسیو از پشت بستم 😄

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

سلام سلام ☺

ـ๛ـ٨ـﮩـ۸ـﮩღـ٨ـﮩـ۸ـﮩ༻
چـــه خبــــر؟ شهر ما برف اومده تا کمـــر 😂😂😂
جـدی میگم یه برفی اومده صبح سر کلاس یکی هی میگف برف برف گفتیم چی ؟ میگه خانوم برف اومده😅😅😅
خلاصه بچه هامون ریختن بیرون همو تا تونستن برفی کردن باز میومدن تو کلاس میچسبیدن به شوفاژ 😄😄

میترسم راه برم یه دو سه جا پام تا مرز سر خوردن رفت 
از شانسمم ترافیک بود بابا دیر اومد یخمک شدم 
حتی آدم بزرگاهم همو برف بارون میکردن 😂😂
کلاس ریاضیمم کنسل شد😍😍
ولی فردا امتحانه کاش تعطیل کنن😂😎
چقدر این ماه خوبه سادی های زیادی داره میاد 
خدایا شکرت 
انشاالله همیشه لب مردم خندون باشه شاد باشن خیلی خوبه 
ـ๛ـ٨ـﮩـ۸ـﮩღـ٨ـﮩـ۸ـﮩ༻

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Narges Banoo

بریم خونه مادربزرگم💛

😂😂😂ساعت یازده از خواب پاشدم دیگه جبران خوابای هفته کردم

 

پاشدم مربا خوردم 😋😋😍😍

 

نماز بخونم بریم یه سر خونه مادربزرگم دلم براش تنگ شده 🙂🖇❤

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

هعی روزگار💔🖤🙉

امتحانات افتاد هفته دیگه 😍

خوشحالم چون وقت بیشتری دارم 🤗

ناراحتم چون حجم زیادی درس خوندم تو دو روز تعطیل😐

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

هوهو هوهوهو هووووو بردیممم

بردیییییییییییییم✌💥⚽️💥💥💥💥💥💥💥🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆💥

بردیمممممممممم 

خدایا شکرت بردیممممممممممم💥💥💥💥💥🏆🏆🏆🏆🏆💥🏆💥🏆💥💥⚽️⚽️💥💥⚽️🏆🏆🏆🏆🏆

http://khoshbakht8085.blogfa.com/

 بفرما شیرینی جام جهانی 🏆😋😄

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

مربای به 😋😋😋

 

سلااااااام ظهر جمعه قشنگتون بخیر و خوشی🌈🌝

 

مامان زمایشی درست کرد بعد سالها ببینه خوب میشه خدا خیر دخترخالمو بده هوس کرد مامانم درست کرد😄😄😄😄

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Narges Banoo

🥵😭

سلام 

 

فردا خیلی سخته 

 

جغرافیا امتحان نصفه درس😣دفاعی امتحان دو درس😔فنون چهار درس امتحان😭

 

کشش ندارمممم آخه این مخ دانش آموز باید استراحت کنه یا نههههه ؟ 

 

اووفففففف 

 

 

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Narges Banoo