کوچ کنید بریم اونور اینجام کامنت نزارین که من دیگه در اینجارو تخته کنم پاک نمی کنم همینجوری میمونه
خصوصی بگین آدرس من براتون میفرستم اگه براتون وبم نمیاد میاد؟ وب دیگه رو میگم 🤨
کوچ کنید بریم اونور اینجام کامنت نزارین که من دیگه در اینجارو تخته کنم پاک نمی کنم همینجوری میمونه
خصوصی بگین آدرس من براتون میفرستم اگه براتون وبم نمیاد میاد؟ وب دیگه رو میگم 🤨
‹⏱🌪›
توۍنمـٰازجمـٰاعت؛همیشہصفاولمۍایستاد؛
همیشہتوۍجیبشمُھروتسبیحتربتدـاشت!
گـٰاهۍوقتهاڪہبہهردلیلۍتوۍجیبشنبود،
موقعنمـٰازدرحسینیہۍپـٰادگـٰاندنبـٰالمُھرتربت مۍگشت.وقتۍڪہپیدامۍڪرد،اینشعررازمزمہ مۍڪرد:
تـٰاتوزمینسجدھاۍ،سربہهوـآنمۍشومシ..!
- شھیدمحسنحججۍ 🌱
"🛒🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@RAFIGHSHAHID
هی بااااارون بزن که نم نمت شبیه بغضمه
بزن که از غمت هرچی بگم کمه
هی باااارون
بزن که خیس شم بزار مریض شم
دیگه اون موقع همچین غرغرهای مامانم تو گوشم بپیچه انقدر بابام که باید دیگه بهش گف بوعلی سینا انقدر دارو های مخلوط میده موقع مریضی که قشننننننگ هی بارون هی بارون کنم 😂😂😂
( این صداش به ایرانیت میخوره وگرنه خیلی آروم بود😁)
وب بلاگفا اینه
http://daughterofthemoon1.blogfa.com/
بیاید اونجا تا گمم نکنین😁
کامنت بزارین اونجا که اومدین من بدونم چند نفر هستین
میخوام آدرس عوض کنم اون وبم تشریف بیارین
تا من آدرس اینجام شبیه اونجا کنم بعد دیگه همونجا باشین چون سخته واقعا تو دوتا وب فعال باشم خیلیی
پیامای کانال نگا میکردم کلیپهای محرم بود تعجب کردم بعد دیدم نوشته
۵۲ روز تا محرم حسینی
واقعا ۵۲ روز ؟
فک کردم یه ۱۰۰ روزی هست هنوز 💔😭
همسایمون آهنگ دلم تنگ شده واست آروم جونم دلم نداره طاقت گذاشته اتاق من کنسترته الان😂😂😂
دلم میخواد بگم میرم عشقتو پیدا میکنم میارمش ول کن
ولی نمیدونم کجاست😅😅
تاریخ میخواست امتحان بگیره اونم کل کتاب واقعا زیاد بود منم هنوز درسای اول
بچه هاداشتن با دبیر بحث میکردن اونم با یه لبخندی حرف خودشو میگفت 😂😂😂
هانی _ خانوم میگن که به کسی که در زمین است رحم کن تا کسی که در آسمان است به تو رحم کند
دبیر _ عه 😂
هانی _ تکبییییر
ما _ الله اکبر
این حجم از هماهنگی فقط از ۱۷۳ برمیاد ولی در عینی که معاونا میگن اصن کلاس خوبی نیست
هر دبیری اومد گفت واقعا از کلاستون راضیم
ولی امتحانشو گرفت و گفت اپن بوک
که خیلی بد بود چون از همیشه هم کمتر شدم 😂😂😂
نمیدونم ۱۱ و چند شدم
اون روز گذشت و من حلالت کردم دبیر تاریخ ولی چراااا مسلمون چرا امتحان گرفتی اونم تو نماز خونه کمرمون داغون شد انقدر خم راست شدیم
آخراش میخواستم دراز بکشم ولی ردیف دوم بودم خیلی ضایع بود 😂😂😂
دوتا بچه ابتدایی هم برا چند دیقه مراقبمون شدن هی ساکت ساکت میکردن عاطفه یجوری توپید ماعم برای تاثیر بیشتر نخندیدیم عی ساکت ساکت میکردن خیلی رو مخ بود 😐😐😐
تازه نگفتم بعد امتحان فارسی این مثلا دوستان محترم با زور و گاز گرفتن دست که دردش عین تیر بود از مدرسه منو بردن تا پاساژ فردوسی
حالا سه تاشون که مسیرشونه ما باید برمیگشتیم دوباره ایستگاه دم مدرسه ولی برام بستنی گرفت اشکال نداره 😂😂😂
من واقعا دلیلی برای دوستی خودمو اینا پیدا نمیکنم ینی کاملا باهم متفاوتیم با وجود اینهمه تفاوت چطور باهم دوست شدیم
بسی بسیااااارعجیب میباشد🙄🤔
رفتم وضو گرفتم میخواستم نماز بخونم قبلش جلو آینه داشتم با خودم حرف میزدم بعد که چادر برداشتم اومدم سرم کنم دقیقا همون جا که تو فیلم قبل بود حالا گوشی بیاد دستم عکساشو میزارم تا آخر امشب بیاین ببینین
ها بعد داشتم میگفتم دیدم یه صدای خرت خرتی اومد نگا کردم اوفففففففففففففففففففففففففففففففففففففف
ببین یه سوسک بود اندازه اسب
حالا من دنبال مگس کشم این مگس کش کثافتمون تو لحاظ تنهایی من با سوسک هیچ وقت نیست خاک تو سرش بلند بگو خاک تو سرش
حالا من
- خدایا دگه فامیلو نمی ترسونم سر به سر کسی نمیزارم ......
همینجوری ور ور میکردم دنبال مگس کشم بودم بعد اون وسطا میگفت سوسسسسک میدوییدم ببین کجا رفت میدیدم نه همونجاس دیدم نه پیدا نمیشه
زنگ زدم به پدر عزیز
- الو بابا بیا خونه
بابا - براچی؟
- یه سوسک اومده خیلی بزرگه بیا بکشش
بابا - اوووو برو مگس کش بردار بزن تو کلش بمیره
- مرسی واقعا مثلا امروز روز دختره ها من باید سوسک بکشم
بابا - برو فک کنم مگس کش جا آینه باشه ظهر دیدم
- دستت درد نکنه کور بودم ندیدم
رفتم دم آینه دیدم نیست بعد دیدم عه جای بخاریه اونشب بابا نبود میخواستیم با مامان سوسک بکشیم دوتامون کمین کرده بودیم مامانم نمیذاشت بکشم میگفت میخوام بگیرمش بندازم بیرون کثیف میشه سرامیکا
این از اتاق من قشننننگ بازدید کرد یکم نگاش کردم چه لنگای بلندی انقدم تمیییز و خوشتیپ از بس مهرش به ذلم نشست نتونستم بوکوشمش
این از اتاق رسید به آشپزخونه تمام پشتی هارو جز دوتای آخری انداخته بودم رو پشتی ها میرفتم ردشو بگیرم دیگه دیدم مقاومت میکنه یه موقعیتی گرفته بود نمی تونستم بعدشم با ضربه های من که میگین نصفه کشه گفتم الان بزنم فلج میشه زنگ زدم مجدد به پدرحواسم پرت شد
اومدم نزدیک پشتی که دوتاروهم بندازم دیدم کلشو کرد بیرون
سوسک-دالی نرگس
قشنگ چند متر پرت شدم عقب
- ببین نرگس خونسردیتو حفظ چیزی نیست تو از کوچیکتراشم کشتی این که چیزی نیست ( اشاره به فیلم قتل پستای پیش) ببین اینجوری محکم میزنی تو سرش بمیره
میریم برای عملیات
- ببین اخوی یه زاویه بگیر من بزنم بمیری تو الان یجوری هستی من نمیتونم
بابا - چیشده؟کو؟کجاس؟
مگس کش انداختم
- انا انا اونجاست
بابا - کو ؟
- اناش دیگه اونجا
من رفتم سمت اتاق و بابام دوماد آیندشو کششششت به همین سادگی
گلچین روزگار بسی بسیار خوشگل پسند بود
و ضربه دوم مهر سوسک را از دلم رهاند و مملو از شادیییییی
هعی خدا این سوسکم به اجتماع مقتولین نرگس پیوست
خوشبختی از این بالاتر نیست که تو روزت سوسک ببینی و بخوای بکشی
لوس نیستم میکشم فقط عاشق شودم که به درک واصل شد
یه پیوند بزند ماجراهای منو سوسکام
شب بیاین محل قتلو باهم کارشناسی کنیم
همونجا که کنار پشتیه وسطیه به قتل رسید 🙄💔