دیشب بعد جنگ تو گروه نمیدونم چه خبر بود من اصن خبر نداشتم 😂😂😂

بعد امتحان دفاعی من یادم نبود بعد امتحان میریم در نتیجه کسی قرار نبود تا ۲ بیاد دنبال من 😐😅

منم که بابام نیس گفتم با بابا الناز میرم النازم اومده میگه من قراره با شما برم😂😂😂

بعد امتحان دیدم بچه هامون هی میگن دعوا بریم پشت دیوار مدرسه حالا یه لشکر رفتیم دعوا من که میدونستم خبری نیست نه فقط ما چند نفر از پایه های دیگه

رفتیم دیدیم نیومدن چند نفر برگشتیم و دعوا بدون حضور پشت دیواری ها تموم شد من نمیخواستم برما همین الناز منو کشید تو مدرسه بیا بریم ببینم چی میشه 😂😂😂

باز‌من اونو می کشیدم میگفت بزار برم فوش بدم 😂😂😂

آخرشم وایستادیم دقیقا روبروی واقعه درحال وقوع من ساندویچ میخوردم الناز توت فرنگیامو😋😋😋

بعد سوار اتوبوس شدیم خط اشتباه 😐😐😐😐

رفتیم میدون فجر از اونجا پیاده برگشتیم خونه 🥸✌🏻